نقش کسب و کارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ملی
عنوان : نقش کسب و کارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ملی
نویسنده : مهندس مصطفی قبادی
توجه فرمایید : هرگونه استفاده از مقالات و محتوای این سایت ، برای درج در مقالات ، کتب ، نشریات و وب سایت ، صرفا با درج نام نویسنده و آدرس وب سایت فوق مجاز خواهد بود.
چکیده :
نقش کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) از اهمیت بسیاری در اقتصاد ملی برخوردارند. این انواع کسب و کارها اشتغال زیادی ایجاد کرده و به ارتقاء رفاه اقتصادی جوامع کمک میکنند. علاوه بر اشتغالزایی، SMEs ارزش افزوده زیادی به اقتصاد ایجاد میکنند و نقش مهمی در توسعه فناوری و نوآوری دارند. همچنین، آنها تجارت خارجی و صادرات را ترویج کرده و به تعادل تجاری کشورها کمک میکنند. همچنین در توسعه مناطق و جوامع محلی نقش مؤثری ایفا میکنند. با این حال، SMEs با چالشها و موانعی نیز روبهرو هستند که نیازمند حمایت و سیاستگذاری مؤثر از سوی دولتها میباشد. ترویج و توسعه این نوع کسب و کارها به عنوان یک استراتژی مهم در تقویت اقتصاد ملی و افزایش کیفیت زندگی افراد در سطح جهانی بسیار حیاتی است کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) در اقتصادهای ملی به عنوان یکی از اصولیترین و تأثیرگذارترین عوامل مطالعه و تحلیل شده است. این کسب و کارها نه تنها به عنوان ایجادکنندگان اشتغال و سهمیهبندی درآمد ملی مطرح هستند بلکه به عنوان موتورهای اصلی توسعه اقتصادی و نوآوری نیز شناخته میشوند. این مقاله به بررسی نقش کلانی که کسب و کارهای کوچک و متوسط در تحقق اهداف اقتصاد ملی ایفا میکنند، میپردازد.
۱ : تعریف کسب و کارهای کوچک و متوسط:
کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) – تعریف و مفهوم
کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) اصطلاحی است که به گروهی از شرکتها و واحدهای تجاری اشاره دارد که به دلیل اندازه و ویژگیهای خاص خود، از شرکتهای بزرگ کوچکتر و از کسب و کارهای خانوادگی بزرگتر هستند. این اصطلاح در کشورهای مختلف ممکن است تعریفها و معیارهای متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، در ایالات متحده، تعریف SMEs بر اساس تعداد کارکنان، میزان فروش سالیانه، و سایر عوامل اندازهگیری میشود، در حالی که در اتحادیه اروپا، معیارها ممکن است متفاوت باشند.
ارکان مختلف کسب و کارهای کوچک و متوسط:
۱. تعداد کارکنان: یکی از اصولیترین معیارها برای تعریف SMEs، تعداد کارکنان آنهاست. به طور عمومی، کسب و کارهای کوچک به عنوان کسب و کارهایی با تعداد کارکنان کمتر از ۵۰ نفر تعریف میشوند. کسب و کارهای متوسط معمولاً تعداد کارکنان بین ۵۰ تا ۲۵۰ نفر دارند. این تعدادها ممکن است بر اساس کشور و منطقه متغیر باشند.
۲. میزان فروش سالیانه: میزان فروش سالیانه یک کسب و کار نیز به عنوان یک معیار مهم برای تعریف SMEs مورد استفاده قرار میگیرد. در بسیاری از موارد، کسب و کارهای کوچک توسط میزان فروش سالیانه کمتر از یک حد مشخص تعریف میشوند. این معیار بیشتر برای کسب و کارهای متوسط به چالشهای بیشتری اشاره میکند.
۳. ساختار مالکیت: ساختار مالکیت نیز میتواند یکی از عوامل تعیینکننده برای تعریف SMEs باشد. بسیاری از کسب و کارهای کوچک به عنوان کسب و کارهای خانوادگی یا متعلق به افراد فردی یا کمیتههای کوچک شناخته میشوند. در عوض، شرکتها و کسب و کارهای متوسط ممکن است به صورت شرکتهای سهامی عمومی یا سهامی خصوصی سازمانیافته شده باشند.
۴. محدوده عملیاتی: محدوده عملیاتی نیز در تعریف کسب و کارهای کوچک و متوسط مهم است. SMEs معمولاً در مقیاس محلی یا منطقهای فعالیت میکنند، در حالی که شرکتهای بزرگ معمولاً در مقیاس ملی یا بینالمللی عمل میکنند.
در نهایت، تعریف کسب و کارهای کوچک و متوسط ممکن است بسته به معیارهای مختلفی که توسط دولتها، اتحادیهها، و سازمانهای بینالمللی معرفی شده باشد، تغییر کند. این اصطلاح مهمی در اقتصاد جهانی است و نقش مهمی در ایجاد فرصتهای اشتغال و توسعه اقتصادی دارد.
نقش کسب و کارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ملی:
کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) نقش بسیار مهمی در اقتصاد ملی ایفا میکنند و تأثیرات مثبتی روی جوامع و کشورها دارند. در ادامه به برخی از نقشها و اهمیتهای این نوع کسب و کارها در اقتصاد ملی اشاره خواهیم کرد:
۱. ایجاد اشتغال: یکی از اهمیتهای بزرگ کسب و کارهای کوچک و متوسط، ایجاد فرصتهای شغلی است. این اشرافیها میتوانند به عنوان موتورهای اصلی ایجاد اشتغال در یک کشور عمل کنند. با تأمین مشاغل برای افراد و کاهش نرخ بیکاری، آنها به توسعه اقتصاد کمک میکنند.
۲. تولید خدمات و محصولات: SMEs تنوع بسیاری از خدمات و محصولات را تولید میکنند. این تنوع به افزایش رقابت و انتخابهای متنوع برای مصرفکنندگان منجر میشود. همچنین، آنها میتوانند به بالا بردن کیفیت محصولات و خدمات کمک کنند.
۳. تحقق نوآوری و توسعه: کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان مراکز نوآوری عمل میکنند. آنها معمولاً انعطافپذیری بیشتری دارند و میتوانند ریسکهای کمتری را در توسعه تکنولوژی و محصولات جدید بپذیرند. این نوآوریها به توسعه اقتصادی کمک میکنند.
۴. تأثیر بر رشد اقتصاد ملی: کسب و کارهای کوچک و متوسط میتوانند به رشد اقتصاد ملی کمک کنند. آنها با تأمین اشتغال و افزایش تولید و مبادلات تجاری، به توسعه اقتصاد کشور کمک میکنند.
۵. تقویت شبکههای محلی: این اشرافیها به تقویت اقتصاد محلی و شبکههای کسب و کار در مناطق مختلف کمک میکنند. آنها اغلب با کسبوکارهای محلی دیگر تعامل دارند و به توسعه مناطق کمک میکنند.
۶. کاهش توازن مناطقی: کسب و کارهای کوچک و متوسط میتوانند به کاهش توازنهای اقتصادی بین مناطق مختلف کمک کنند. آنها ممکن است در مناطق کمتر توسعهیافته فعالیت کنند و افراد را به مناطق دیگر جذب کنند.
در کل، کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان مهمترین بخش از اقتصاد ملی در بسیاری از کشورها تلقی میشوند و نقش بزرگی در توسعه و رشد اقتصادی دارند. تأمین حمایتها و فرصتهای لازم برای این کسب و کارها میتواند به تقویت اقتصاد ملی و افزایش کیفیت زندگی جامعه کمک کند.
۲: نقش اشتغالزایی
نقش اشتغالزایی کسب و کارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ملی:
یکی از نقشهای بسیار مهم کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) در اقتصاد ملی، ایجاد اشتغال است. اشتغالزایی به معنای ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد در جامعه است. SMEs معمولاً به عنوان موتورهای اصلی ایجاد اشتغال در یک کشور عمل میکنند و این نقش را به شکلهای مختلفی ایفا میکنند:
۱. افزایش نرخ اشتغال: Kسب و کارهای کوچک و متوسط به طور مستقیم افراد را به عنوان پرسنل و کارکنان خود استخدام میکنند. این اشرافیها با توسعه فرصتهای شغلی مختلف، به افزایش نرخ اشتغال در کشور کمک میکنند. افرادی که به عنوان کارکنان در SMEs مشغول به کار میشوند، درآمد و معیشت خانواده خود را تأمین میکنند.
۲. ایجاد فرصتهای شغلی برای گروههای آسیبپذیر: Kسب و کارهای کوچک و متوسط معمولاً افراد جوان، زنان، اقلیتهای قومی و گروههای آسیبپذیر دیگر را به عنوان کارکنان خود جذب میکنند. این اشرافیها به فرصتهای شغلی برای افرادی که در بخشهای دیگر ممکن است دسترسی به اشتغال داشته باشند، اجازه میدهند. این به تنوع و تعداد افرادی که به اشتغال دسترسی دارند، کمک میکند.
در اینجا به برخی از زیر بخشهای نقش اشتغالزایی کسب و کارهای کوچک و متوسط میپردازیم:
۱. ایجاد شغلهای مستقیم: کسب و کارهای کوچک و متوسط به طور مستقیم اشتغال برای افراد ایجاد میکنند. این اشرافیها به عنوان پرسنل، مدیران و کارکنان مختلف فعالیت میکنند. این اشتغالهای مستقیم در مواردی از جمله تولید، خدمات، بازاریابی، و مدیریت عملیات ایجاد میشود.
۲. تأثیر بر زنجیره تأمین: کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان بخشی از زنجیره تأمین در صنایع مختلف عمل میکنند. این اشرافیها به عنوان تامینکنندگان، توزیعکنندگان و خدمات مرتبط با صنعت به اشتغال دسترسی دارند. آنها میتوانند به توسعه زنجیره تأمین صنایع مختلف کمک کنند و افراد را در این بخشها به عنوان کارکنان واحدهای اصلی یا معمولی استخدام کنند.
۳. ایجاد اثرات انتقالی: کسب و کارهای کوچک و متوسط معمولاً به عنوان پیمانکاران یا تامینکنندگان بزرگترها عمل میکنند. این اشرافیها میتوانند به توسعه تولید و خدمات شرکتهای بزرگ کمک کنند. این اثرات انتقالی اشتغال را در سایر بخشها ایجاد میکنند.
به طور کلی، نقش اشتغالزایی کسب و کارهای کوچک و متوسط بسیار گسترده و چندوجهی است و تأثیرات مثبت بر اشتغال و اقتصاد کشورها دارد. این کسب و کارها به افزایش فرصتهای شغلی، کاهش بیکاری، و توسعه اقتصاد کمک میکنند. همچنین، آنها به کشورها در مقابل نوسانات اقتصادی و وابستگی به کسب و کارهای بزرگ کمک میکنند. از این رو، توسعه و حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط در یک اقتصاد ملی اهمیت بسیاری دارد. این اجازه را میدهد که افراد به عنوان کارفرمایان یا کارکنان در محیطهای کاری مختلف مشغول به کار شوند و به توسعه و پیشرفت اقتصادی کمک کنند.
در ذیل این عنوان به مهمترین جنبههای نقش اشتغالزایی کسب و کارهای کوچک و متوسط پرداخته میشود:
۱. کاهش نرخ بیکاری: یکی از اهداف اصلی کسب و کارهای کوچک و متوسط ایجاد اشتغال است. با افزایش تعداد این کسب و کارها، نرخ بیکاری در یک کشور کاهش مییابد. افرادی که در این کسب و کارها استخدام میشوند، از فرصتهای شغلی بهرهمند میشوند و به تأمین درآمد خود و خانوادههای خود میپردازند.
۲. افزایش تواناییهای کاری: کارکنان کسب و کارهای کوچک و متوسط معمولاً با مسئولیتهای متعددی در تعامل هستند. این تنوع در کارها به افراد این امکان را میدهد تا مهارتها و تواناییهای متعددی تجربه کنند. این تجربهها به افراد کمک میکنند تا تواناییهای کاریشان را توسعه دهند و در زمینههای مختلف مسئولیتپذیری داشته باشند.
۳. ارتقاء کارآفرینی: کسب و کارهای کوچک و متوسط به افراد این امکان را میدهند تا مهارتهای کارآفرینی خود را تجربه کنند و کسبوکارهای خود را ایجاد کنند. این تجربه به توسعه افرادی که در آینده کسبوکارهای خود راهاندازی میکنند کمک میکند.
۴. تأثیر بر توسعه مناطق محلی: کسب و کارهای کوچک و متوسط اغلب در مناطق محلی و کوچک فعالیت میکنند. این اشرافیها به توسعه و تقویت اقتصاد منطقه کمک میکنند. افزایش اشتغال در مناطق محلی به بهبود شرایط زندگی افراد و توسعه اجتماعی کمک میکند.
در نهایت، نقش اشتغالزایی کسب و کارهای کوچک و متوسط بهعنوان یکی از عوامل کلیدی در توسعه و پیشرفت اقتصادی یک کشور بسیار حیاتی است. این کسب و کارها به افراد به عنوان کارفرمایان یا کارکنان به شغل دسترسی میدهند، مهارتها و توانمندیهای کاری را توسعه میدهند، و به توسعه مناطق محلی و کاهش بیکاری کمک میکنند. از این رو، توسعه و پشتیبانی از کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان یک استراتژی اقتصادی مؤثر و موثر بهشمار میآید.
۳: نقش در نوآوری و توسعه فناوری
نقش در نوآوری و توسعه فناوری کسب و کارهای کوچک و متوسط:
نقش کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) در نوآوری و توسعه فناوری در اقتصاد ملی بسیار مهم و حیاتی است. این اشرافیها تاثیرات بسیاری بر نوآوری، بهبود عملکرد فناوری، و توسعه اقتصادی دارند. در زیر به مفهوم نوآوری و توسعه فناوری در SMEs و نقش آنها در این زمینه پرداخته میشود:
۱. نوآوری در محصولات و خدمات: SMEs عمدتاً مرکز توجه برای توسعه و نوآوری در محصولات و خدمات هستند. این اشرافیها با ایجاد محصولات جدید، بهبود محصولات موجود، و ارائه خدمات نوآورانه به بازار، تاثیرات مهمی در افزایش تنوع محصولات و خدمات دارند. این نوآوریها به توسعه فناوری در کشور کمک میکنند.
۲. نوآوری در روشها و فرآیندها: SMEs نیازمند به بهبود روشها و فرآیندهای کسبوکار خود هستند تا به ترشح هزینهها، افزایش بهرهوری، و کاهش زمان توسعه بپردازند. بهبود فرآیندها و نوآوری در مدیریت عملیات کسبوکار توانایی SMEs در رقابت با شرکتهای بزرگ را افزایش میدهد.
۳. ایجاد نوآوری در بازاریابی و فروش: SMEs به نوآوری در استراتژیهای بازاریابی و فروش نیاز دارند تا به طرحهای تبلیغاتی جذاب و روشهای موثری برای جذب مشتریان بپردازند. نوآوری در این زمینهها به افزایش فروش و توسعه بازار کمک میکند.
در ذیل به جزئیات تر و موارد مختلف نقش SMEs در نوآوری و توسعه فناوری میپردازیم:
۱. انعطافپذیری در تجارت الکترونیک: SMEs معمولاً توانایی بیشتری در تغییر و بهروزرسانی مدلهای تجارت الکترونیکی خود دارند. آنها میتوانند به سرعت به نیازهای بازار و تغییرات رفتار مشتریان واکنش نشان دهند.
۲. ایجاد نوآوری در شبکههای اجتماعی: SMEs میتوانند از شبکههای اجتماعی به عنوان ابزاری برای تبلیغات نوآورانه و برقراری ارتباط با مشتریان استفاده کنند. این اشرافیها معمولاً به ارتباط نزدیکتر با مشتریان و جذب توجه بیشتر در فضای مجازی دسترسی دارند.
۳. نقش تربیت کارکنان: SMEs به عنوان محیطهای آموزشی برای کارکنان خود عمل میکنند. این کارکنان میتوانند در محیطهای کوچک و دینامیک از تجربیات گستردهای بهرهبرداری کنند و تواناییهای نوآوری و توسعه فناوری را تجربه کنند.
۴. نقش در رشد اقتصادی: SMEs به عنوان موتورهای رشد اقتصادی در کشورها عمل میکنند. این اشرافیها با افزایش تولید، اشتغال، و صادرات به رشد اقتصادی کمک میکنند
۴: تأثیر بر صادرات و تجارت خارجی
تأثیر کسب و کارهای کوچک و متوسط بر صادرات و تجارت خارجی:
تأثیر کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) بر صادرات و تجارت خارجی یک جنبه بسیار مهم و اقتصادی است که ابعاد متعددی دارد. در این بخش اصلی، به تأثیرات مثبت SMEs بر صادرات و تجارت خارجی کشورها با تمرکز بر جزئیات کامل پرداخته میشود:
۱. افزایش صادرات و توسعه بازارهای خارجی: SMEs معمولاً به عنوان عاملهای کلیدی در توسعه صادرات به بازارهای خارجی عمل میکنند. آنها با تولید محصولات و خدمات متنوع و با کیفیت، میتوانند به توسعه بازارهای جدید در دیگر کشورها کمک کنند. این افزایش صادرات به ایجاد ارز و افزایش درآمد از تجارت خارجی منجر میشود.
۲. حفظ تعادل تجارتی: SMEs به عنوان صادرکنندگان کوچک و متوسط به تعادل تجارتی کشورها کمک میکنند. آنها به تولید کالاها و خدمات صادراتی میپردازند که در تعادل تجارتی کشورها نقش مهمی ایفا میکنند. این از کاهش تجارت نامتعادل و افزایش وابستگی به واردات جلوگیری میکند.
۳. ایجاد زنجیرههای تأمین جهانی: SMEs به عنوان تأمینکنندگان در زنجیرههای تأمین جهانی عمل میکنند. آنها به تولید قطعات و مواد مورد نیاز شرکتهای بزرگ تولیدی کمک میکنند که در نهایت به تولید محصولات پایانی منتهی میشوند. این ارتباطات تأمین تجاری باعث افزایش تجارت خارجی و توسعه گستردهتری از بازارهای جهانی میشود.
۴. تحقق مزیتهای رقابتی: SMEs معمولاً از مزیتهای رقابتی خاص در بازارهای خارجی برخوردارند. آنها میتوانند با ایجاد محصولات و خدمات منحصر به فرد، به تمایز در بازارهای جهانی دست یابند. این تمایز به توسعه تجارت خارجی و افزایش رقابتپذیری کشورها کمک میکند.
در ذیل این عنوان به جزئیات بیشتر نقش SMEs در صادرات و تجارت خارجی میپردازیم:
۱. تأثیر بر سلسله تأمین جهانی: SMEs به عنوان تأمینکنندگان در سلسله تأمین جهانی عمل میکنند و به تولید قطعات و مواد مورد نیاز شرکتهای بزرگ کمک میکنند. این ارتباطات تأمین تجاری باعث افزایش تجارت خارجی میشود و امکان دسترسی به مواد اولیه و قطعات از منابع جهانی را فراهم میکند. این مسائل به کاهش هزینهها، بهبود کیفیت محصولات و تسریع توسعه صادرات کمک میکنند.
۲. تأثیر بر توسعه فناوری: SMEs اغلب به عنوان مراکز نوآوری و توسعه فناوری عمل میکنند. آنها ممکن است به توسعه فناوریهای جدید یا بهبود فناوریهای موجود بپردازند که به توسعه صادرات و تجارت خارجی کمک میکنند. مثالهایی از این توسعهها شامل تولید محصولات با کارایی بالاتر، کاهش هزینهها، و بهینهسازی فرآیندهای تولید هستند.
۳. تأثیر بر تنوع صادرات: SMEs به تنوع در محصولات و خدمات صادراتی کمک میکنند. آنها ممکن است در صنایع مختلف مانند صنعت خودروسازی، فناوری اطلاعات، محصولات غذایی، و صنایع دستی فعالیت کنند. این تنوع به مقاومت در برابر نوسانات بازارهای خارجی و کسب بازارهای جدید کمک میکند.
۴. تأثیر بر اشتغال: توسعه SMEs به ایجاد اشتغال در کشورها کمک میکند. این اشرافیها به عنوان کارفرمایان و کارکنان خود، افراد را به شغل دسترسی میدهند و از افزایش نرخ بیکاری در کشورها جلوگیری میکنند
۵: تأثیر در توسعه مناطق و جوامع محلی
تأثیر کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) در توسعه مناطق و جوامع محلی بسیار اساسی و حیاتی است. این تأثیر میتواند در چندین بخش و زیربخش مختلف مشاهده شود:
۱. ایجاد اشتغال: یکی از اثرات بزرگ SMEs در مناطق محلی ایجاد اشتغال است. SMEs به عنوان کسب و کارهای کوچک و متوسط به صورت محلی و در اسکیلهای کوچکتر فعالیت میکنند. این امر به معنای ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد محلی و جوانان است. با افزایش تعداد کسب و کارهای این نوع، تعداد افرادی که به اشتغال دسترسی پیدا میکنند، افزایش مییابد.
۲. تقویت اقتصاد محلی: SMEs عمدتاً در مناطق محلی فعالیت میکنند و به تقویت اقتصاد این مناطق کمک میکنند. این کسب و کارها در تأمین کالاها و خدمات محلی نقش مهمی ایفا میکنند. همچنین، افراد کارکنان آنها به شهر یا روستاهای محلی متصل میشوند و در مغازهها، رستورانها، و خدمات دیگر محلی خرید میکنند. این امر به تقویت بازارهای محلی کمک میکند.
۳. ارتقاء توسعه اجتماعی: کسب و کارهای محلی به ارتقاء توسعه اجتماعی مناطق کمک میکنند. آنها ممکن است از مسئولیتهای اجتماعی پذیرفته و به انجام پروژهها و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در جوامع محلی بپردازند. این امر به تقویت وحدت اجتماعی و همبستگی در جوامع کمک میکند.
۴. ارتقاء کیفیت زندگی: کسب و کارهای محلی با فراهم کردن اشتغال و فرصتهای کاری به افراد محلی، به ارتقاء کیفیت زندگی آنها کمک میکنند. افرادی که در منطقه مشغول به کار هستند، بهبود درآمد و شرایط زندگی خود را تجربه میکنند.
۵. انگیزه به تحصیل: وجود فرصتهای شغلی در منطقه ممکن است افراد را به تحصیل و بهبود مهارتهای خود ترغیب کند. این امر به توسعه آموزش و دانش در جوامع محلی کمک میکند و افراد را به ارتقاء مهارتهایشان ترغیب میکند.
۶. توسعه زیرساختها: با توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط، افراد ممکن است به توسعه زیرساختها و خدمات اساسی مانند حملونقل، ارتباطات، و تأمین انرژی نیاز داشته باشند. این توسعهها به نفع تمام جامعه محلی خواهد بود
۶: موانع و چالشها
موانع و چالشهایی که کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) در توسعه مناطق و جوامع محلی ممکن است مواجه شوند، بسیار متنوع هستند و میتوانند به صورت متفاوتی در انواع مناطق و جوامع ظاهر شوند:
۱. محدودیتهای مالی: بسیاری از SMEs دچار مشکلات مالی میشوند. آنها ممکن است به سرمایه کافی برای رشد و توسعه کسب و کار خود نداشته باشند. این موضوع میتواند توسعه کسب و کارها را کاهش دهد و افراد را از تشکیل کسب و کارهای جدید منع کند.
۲. دسترسی به بازارهای جدید: یکی از چالشهای اساسی SMEs دسترسی به بازارهای جدید و گسترش فروش است. آنها ممکن است با رقبای بزرگتر و منابع بیشتر رقابت کنند که این موضوع میتواند به چالشهایی از نظر بازاریابی و فروش منجر شود.
۳. نیروی کار ماهر: یافتن نیروی کار ماهر و با تجربه برای SMEs ممکن است مشکل باشد. افراد با توانمندیهای کافی برای مدیریت و رشد کسب و کار معمولاً در بازار کار سراغ دیگر گزینههایی نیز دارند.
۴. مسائل مربوط به قوانین و مقررات: تطبیق با قوانین و مقررات مرتبط با کسب و کارها میتواند چالشی باشد. SMEs باید به روز باشند و اطمینان حاصل کنند که عملکردهای آنها با قوانین مربوطه هماهنگ هستند، که این میتواند انرژی و زمان زیادی مصرف کند.
۵. عدم دسترسی به منابع مالی ارزان: کسب و کارهای بزرگ معمولاً به راحتی به منابع مالی با بهرهوری دسترسی دارند. اما SMEs ممکن است با دسترسی محدود به انواع منابع مالی روبهرو شوند که میتواند رشد و توسعه آنها را محدود کند.
۶. رقابت با کسب و کارهای بزرگتر: SMEs در رقابت با کسب و کارهای بزرگتر ممکن است با مشکلات مواجه شوند. این شامل قدرت بازارپراکندگی و قدرت مذاکره کمتر در قراردادهای تجاری میشود.
۷. نیاز به تکنولوژی و نوآوری: در دنیای مدرن، تکنولوژی و نوآوری اساسی برای رشد و بقای کسب و کارها است. SMEs نیاز به سرمایهگذاری در تکنولوژی و نوآوری دارند، اما این ممکن است به عنوان یک چالش مالی مطرح شود. موانع و چالشهای موجود برای SMEs در توسعه مناطق و جوامع محلی میتوانند متنوع باشند و بستگی به شرایط مکانی و بازار دارند. این کسب و کارها باید با دقت به این چالشها پاسخ دهند تا بتوانند به عنوان عاملی موثر در توسعه مناطق محلی عمل کنند.
نتیجهگیری:
کسب و کارهای کوچک و متوسط (SMEs) نقش بسیار مهمی در اقتصاد ملی ایفا میکنند. این انواع کسب و کارها تأثیرات بسیاری در اقتصاد دارند که شامل اشتغالزایی، ایجاد ارزش افزوده، توسعه فناوری، افزایش صادرات و تجارت خارجی، توسعه مناطق و جوامع محلی و پیشرفت اقتصاد ملی است. با توجه به اهمیت آنها، حمایت از SMEs و ایجاد شرایط ملائم برای رشد و توسعه آنها در هر کشوری از اهداف اساسی اقتصادی است. از این رو، سیاستگذاران و دولتها باید برنامهها و استراتژیهای مناسبی را برای حمایت از SMEs ارائه دهند تا نقش مهم این کسب و کارها در تقویت اقتصاد ملی تضمین شود.